مدحت سرای. مدیحه گو. مدحتگر. شاعر مداح. که به شعر کسی را بستاید و مدح کند: از خلقت تو مدح سرایان تو ای شاه در خانه همه روزه همی بندند آذین. فرخی. زبر او و عطاهای او همیشه بود چو تختهای عروسان سرای مدح سرای. فرخی. دهر شکست پشت من نیست به رویش آب شرم ورنه چنین نداشتی مدح سرای شاه را. خاقانی. مصطفی حاضر و حسان عجم مدح سرای پیش سیمرغ خمش طوطی گویا بینند. خاقانی
مدحت سرای. مدیحه گو. مدحتگر. شاعر مداح. که به شعر کسی را بستاید و مدح کند: از خلقت تو مدح سرایان تو ای شاه در خانه همه روزه همی بندند آذین. فرخی. زبر او و عطاهای او همیشه بود چو تختهای عروسان سرای مدح سرای. فرخی. دهر شکست پشت من نیست به رویش آب شرم ورنه چنین نداشتی مدح سرای شاه را. خاقانی. مصطفی حاضر و حسان عجم مدح سرای پیش سیمرغ خمش طوطی گویا بینند. خاقانی